سلام و عرض ادب میخام تو این وبلاگ حرف بزنم،حرف دل حرفایی که هیچ جا نمیتونم بگم... راستش من عاشقم... عاشق خدا... و چه زیباست عشق به خدا من عشق های این دنیا را در شکست دیدم خدایا میخواهم عاشقت باشم چرا که شنیده ام عشق پایدار تویی.. امضا:حوری دخت
سلام...پس شما هم خانم معلمید...ورودی چ سالی ؟؟؟من ۹۳ای ام...خخخخ...بسی خرسند گشتم از این ک همدردی یافته ام...باورتان میشود ک اصلا بهتان نمی اید؟ فکر میکردم ته تهش ۱۷سالتان باشد... زندگی خوابگاهی شیرین است... ولی برای من تلخ بود...جوری ک اگر باز مجبور شوم ب دانشگاه قبلی و خوابگاه برگردم خودم را خواهم کشت... امیدوارم زندگی تان شیرین باشد...در کنار دوست هایتان...پر از شادی...و حس درس...الان رفته اید دانشگاه؟